شنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۷ ساعت ۰۲:۴۱
خوب پس مادرم تو همچون خواهرانت که حسین خود را فدای اسلام دین و مملکت کرد باش تا روح من بتواند آزادتر باشد. برای من دعا کن و اگر شهید شدم از امیر حسین نگهداری کنید چون من می خواستم او را تربیت و بزرگ کنم...
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی ؛ شهید منصور بهشتی در دوم اسفند 1345، در شهرستان تهران به دنیا آمد. پدرش کریم، در اداره دارایی کار می کرد و مادرش خدیجه سلطان نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و یکم فروردین 1367، با سمت تک تیرانداز در مریوان توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید. پیکرش مدت ها در منطقه باقی ماند و پانزدهم خرداد1370 ‏، پس از تفحص در شهرستان خمین به خاک سپرده شد.

وصیتنامه شهید منصور بهشتی

بسمه تعالی
وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً
سلطنت آسمانها و زمین همه برای خداست می آموزد هر که را خواهد و از گناهکاران که نخواهد عذاب می کند و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا
نعمت الهی بر این است و از پیش چنین بود که (حق و باطل غالب آید) و هرگز برای نیت خدا تغییری نخواهی یافت.

با سلام حضور آقا امام زمان(عج) که ظلم و جور جهان به دست او از ریشه و بنیان کنده خواهد شد.
اکنون که من یک سرباز کوچک اسلام هستم چنین برداشت کرده ام که اگر دست روی دست بگزاریم تمام موقعیت و ناموس اسلام از بین خواهد رفت و ما تا آخر عمر رو سیاه در مقابل خدای بزرگ خواهیم بود و منتظر عذاب خدا هم باشیم. خوب پس من با تمام همرزمانم دست در دست یکدیگر داده و به سوی دشمن کافر یورش خواهیم برد و تا آخرین قطره خونمان خواهیم جنگید و تا دشمن را به خاک سیاه نکشانیم بر نمی گردیم پس ای پدر و مادر دلاورم شما همچون مردان و زنان شیر دل حسینی برای ما دعا کنید تا هر چه زودتر به آرزویمان که همان کربلاست برسیم پس شما باید الگویی باشید برای همه و من دست مادرم که توانست مرا چنین تربیت کند می بوسم و خودم را هر چه بیشتر آماده می کنم تا با دشمن خبیث بهتر بجنگیم.
خوب پس مادرم تو همچون خواهرانت که حسین خود را فدای اسلام دین و مملکت کرد باش تا روح من بتواند آزادتر باشد. برای من دعا کن و اگر شهید شدم از امیر حسین نگهداری کنید چون من می خواستم او را تربیت و بزرگ کنم. ولی خوب هر چه خدا بخواهد همان می شود او را دلاور بزرگ کنید تا راه حسین را پیش گیرد دیگر عرضی ندارم چه کنم که حرفهای زیادی دارم  و وقت کم . مادرم برای من به اندازه گریه کن و خودت را زیاد ناراحت نکن چون روح من ناراحت خواهد شد.  


منبع: اداره اسناد هنری انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده